مرکز پاسخگويي: فرهنگ ومعارف قرآن
موضوع اصلي: اعتقادات
موضوع فرعي: داستاني غير حقيقي در مورد كدورت بين امام علي(ع) و حضرت فاطمه(س)
معصومان: نمونه هاي بارز و عالي احكام و قوانين اسلام، و مصداق تمامي آيات قرآنند; پس چرا حضرت فاطمة زهرا(س) نسبت به ديدن حضرت علي با كنيز، آنچنان عكس العمل نشان دادند، كه جبرئيل بر پيامبر نازل گشت و ماجرايي كه به دنبال داشت؟...


پاسخ:
اولاً: دليل و روايت قابل اعتمادي بر قصة مذكور نداريم. ثاًنياً: قرآن كريم اهلبيت: را از هر گونه بدي، پاك و معصوم دانسته ميفرمايد: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ;(احزاب،33) خداوند فقط ميخواهد پليدي و گناه را از شما اهلبيت: دور كند و كاملاً شما را پاك سازد; بنابراين، بر اساس قواعد حديثشناسي، روايت قصة مذكور، در برابر آية قرآن قابل قبول نميباشد. افزون بر آن رواياتي دربارة حضرت علي و فاطمة زهرا(س) داريم كه نشان ميدهد هيچ گونه كدورتي بين اين دو همسر رخ نداده است; چنان كه حضرت علي ميفرمايد: به خدا سوگند تا فاطمه زنده بود، او را به خشم نياوردم، اونيز كاري نكرد كه مرا به خشم آورد. هر گاه به او نگريستم غم و اندوه من برطرف ميشد.( بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 43، ص 133ـ134، مؤسسة الوفأ بيروت. )

اما در برخي كتابها، رواياتي نقل شده است كه نشان ميدهد، گاهي بين حضرت علي و همسرش فاطمة زهرا(س)كدورت پديد آمده، تا جايي كه باعث شده حضرت فاطمه نزد پيامبر شكايت كند، و پيامبر از ميان آنان رفع كدورت نمايد. قصة مذكور نيز يكي از آن روايت هاست كه از ابيذر; نقل شده است كه فرمود: من و جعفر بن ابي طالب به حبشه هجرت نموديم، من كنيزي به قيمت چهار هزار درهم به جعفر هديه كردم، وقتي از حبشه به مدينه آمديم، جعفر آن را به حضرت عليهديه نمود، تا حضرت آن را خادم قرار دهد، حضرت علياو را به منزل فاطمه آورد. در يكي از روزها، حضرت فاطمه وارد منزل شد، ديد سر حضرت علي در دامن كنيز است ]گويا قلباً ناراحت شد و[ تصميم گرفت خدمت پيامبر برود و...( ر.ك: بحارالانوار، همان، ص 147 / علل الشرايع، شيخ صدوق;، ج، ص 163، انتشارات مكتبة الداوري. )

ذيل اين روايت در پاورقي بحارالانوار (ج 43، ص 147) آمده است: اصلاً ابوذر به حبشه هجرتي نداشته است. بنابراين معلوم ميشود اين قصه ساختگي است. در طول حدود صد سال از حكومت اموي و عباسي (يعني تا دورة ثبت و ضبط اسناد در كتابها) دشمنان حضرت عليتا آن جا كه توانستند در نكوهش آن حضرت، حديث ساختند. طبيعي است كه حديث هايي هم جعل كنند تا نشان دهند نه تنها مردم بيرون از خانه از حضرت علي ناخشنود بودند، بلكه نزديكترين كسان وي، درون خانه هم از او رضايت نداشت.( زندگاني فاطمة زهرا3، دكتر سيد جعفر شهيدي، ص 92، دفتر نشر فرهنگ اسلامي. ) هر چند بسيار طبيعي است كه بين صميميترين دوستان گاهي كدورتي پيش مي آيد، اما از نظر اعتقادات شيعه، علي و فاطمة زهرا(س) داراي مقام عصمت اند، و نسبت اختلاف بين آنها، آن هم بدان درجه كه كار به شكايت نزد پيامبر بكشد، با مقام و منزلت آنان سازگار نخواهد بود، لذا علامه مجلسي بعد از نقل يكي از اين روايات، به نقل از شيخ صدوق;، مينويسد: اين روايت قابل اعتماد نيست، زيرا روش زندگي فاطمه و علي به گونه اي نبوده است كه ميان آنان رنجشي رخ دهد كه نياز به ميانجيگري پيامبر داشته باشد; زيرا حضرت علي سيد وصيين و فاطمة زهرا سيدة نسأ العالمين هر دو در حسن خلق به پيامبر اقتدا كرده بودند.( بحارالانوار، همان، ص 147. )