شمس تابان


بشارت نخله ختم رسولان نو بر آورده

چه نوبر، نوبري كز نوبرش طوبي بر آورده

به باغ و كوه و صحرا و چمن از نغمه مرغان

تو گوئي دست قدرت يك جهان را مشكر آورده

دريده پيرهن بر تن ز شادي سوسن و لاله

چو زلف نوعروسان چتر گل نيلوفر آورده

به دستور خداي حي دانا خازن جنت

تمام جنت الفردوس را در زيور آورده

مهي از برج عصمت آشكارا شد كه از نورش

خداوند جهان رخشنده شمس خاور آورده

ز بام آسمان مهتاب چون پيران خم گشته

پي تحقيق اين مولود رود در معبر آورده

سما ديگر نمي بالد به اخترهاي تابانش

چو مي بيند زمين از شمس تابان بهتر آورده

ز جنت مريم و سارا و هاجر خرم و شادان

پي خدمتگذاري خم به تعظيمش سر آورده

ببام عرش جبريل امين تكبير مي گويد

كه ام المومنين همسر براي حيدر آورده

چه دختر دختر طاها چه دختر مام دو عيسي

چه دختر حجت كبري براي محشر آورده

خديجه هستيش را داد اندر راه حق اما

برايش بهترين گوهر خداي اكبر آورده

قدم بنهاد در عالم بهشتي طلعتي امشب

كه از بهرش خدا ايجاد هر خشك وتر آورده

خديجه دختر آورده و ليكن احمد مرسل

هزاران كربلائي را برايش نوكر آورده