مرکز پاسخگويي: دفتر تبليغات اسلامي
موضوع اصلي: اعتقادات
موضوع فرعي: علت اصلي اين كه مرقد حضرت زهرا(س) از نظر ها غايب است
چرا مرقد حضرت زهرا(س) از نظر ها غايب است؟- علت اصلي را مي خواهم چون چيزهايي در مورد ايشان شنيده ام، مي خواهم بدانم صحيح است؟


پاسخ:
حضرت زهرا(س) به جهت اين كه ناخشنودي خود را از برخي نشان دهد، به علي(ع) وصيت نمود كه شبانه دفنش كند و در مراسم به خاك سپاريش، جز چند تن از خواص، ديگران حضور نداشته باشند. بعد از آن هم در راستاي همين اعتراض سياسي، امام علي(ع) از معلوم شدن مزارش جلوگيري نمود.

شايد بتوان گفت علت اين كه امامان بعدي، قبر حضرت زهرا(س) را مشخص نكردند، اين است كه آنان در پي تداوم اين پيام سياسي و انتقال آن به ديگران بودند.

دكتر شهيدي دربارة پنهان بودن مزار حضرت زهرا(س) مي نويسد: متأسفانه مزار جاي دختر پيغمبر نير روشن نيست. از آنچه دربارة مرگ او نوشته شد، و كوششي كه در پنهان داشتن اين خبر بكار برده اند، معلومست كه خانوادة پيغمبر در اين باره خالي از نگراني نبوده اند. اين نگراني براي چه بوده است؟ درست نمي دانم. يك قسمت آن ممكن است به خاطر اجراي وصيت زهرا(ع) باشد. نخواسته است كساني را كه از آنان ناخشنود بود، در تشييع جنازه، نماز و مراسم دفن او حاضر شوند. اما آثار قبر را چرا از ميان برده اند؟ و يا چرا پس از به خاك سپردن او صورت هفت قبر، يا چهل قبر در گورستان بقيه و يا در خانة او ساخته اند؟ چرا اين همه اصرار در پنهان داشتن مزار او بكار رفته است؟ اگر در سال چهلم هجري فرزندان فاطمه قبر پدر خويش را از ديدة مردم پنهان كردند، از بي حرمتي مخالفان مي ترسيدند.

اما وضع مدينه را در چهل روز يا حداكثر هشت ماه پس از مرگ پيغمبر با وضع كوفه در سال چهلم از هجرت يكسان نمي توان گرفت. آن ها كه بر سر مسائل سياسي و احراز مقام به علي(ع) كشمكش داشتند، كساني نيستند كه در سال يازدهم در مدينه حاضر بودند. و آنان كه در مدينه حاضر بودند، حساب علي(ع) را از فاطمه (ع) جدا مي كردند. براي رعايت ظاهر هم كه بوده است به دختر پيغمبر حرمت مي نهادند. و مسلّماً به قبر او نيز تعرضي نمي كرده اند. نيز نمي توانيم بگوئيم مرور زمان و يا فراوموشي راويان موجب معلوم نبودن موضع مزار زهرا است. چه محل قبر دو صحابي پيغمبر در كنار قبر او معيّن است. قبر فرزند زهرا را كه در بقيع آرميده است به تقريب مي توان روشن ساخت. پس موجب اين پوشيده كاري چيزي ديگري است. همان سببي است كه در فصل گذشته با جمال بدان اشارت شد. همان سببي است كه خود او در جمله هائي كه شايد آخرين گفتارهاي او بوده است بر زبان آورد. همان سخنان كه بزنان عيادت كننده گفت: دنياي شما را دوست نمي دارم و از مردان شما شما بيزارم او مي خواست دور از چشم ناسپاسان و حق ناشناسان بخاك رود و حتي نشان او هم دور از چشم آنان باشد.

ابن شهر آشوب نوشته است ابوبكر و عمر بر علي(ع) خرده گرفتند كه چرا آنان را رخصت نداد تا بر دختر پيغمبر نماز بخوانند. وي سوگند خورد كه فاطمه چنين وصيت كرده بود و آنان پذيرفتند.

باري بر طبق روايتي كه كليني از احمد بن ابي نصر از حضرت رضا(ع) آورده است: امام در پاسخ احمد كه از محل قبر فاطمه(ع) پرسيد گفت: او را در خانه اش بخاك سپردند. و چون بني اميه مسجد را وسعت دادند قبر در مسجد قرار گرفت. ابن شهر آشوب از گفتة شيخ طوسي نويسد: آنچه درست تر مي نمايد اين كه او را درخانه اش يا در روضة پيغمبر بخاك سپردند.

در مقابل اين روايت، ابن سعد كه در آغاز قرن سوم در گذشته استاد عبدالله بن حسن روايت كند: مغيره بن عبدالرّحمان بن حارث بن هشام را در نيم روز گرمي ديدم كه در بقيع ايستاده بود. بدو گفتم:

_ ابوهاشم براي چه در اين وقت اينجا ايستاده اي؟

_ در انتظار تو بودم! بمن گفته اند فاطمه(ع) را در اين خانه (خانة عقيل) كه پهلوي خانة جحشييّن است بخاك سپرده اند. از تو مي خواهم اين خانه را بخري تا مرا در آنجا بگور سپارند.

_ به خدا سوگند اين كار را خواهم كرد!

اما فرزندان عقيل آن خانه را نفروختند. عبدالله بن جعفر گفت هيچكس شك ندارد كه قبر فاطمه(ع) در آنجاست. اگر روايت احمد بن ابي نصر قرينة معارض نداشت پذيرفته مي شد. اما علماي شيعه روايت هائي آورده اند كه نشان مي دهد دختر پيغمبر را در بقيع به خاك سپرده اند. بعلاوه در ضمن اين روايات آمده است كه براي پنهان داشتن قبر دختر پيغمبر صورت هفت قبر و بروايتي چهل قبر ساختند. و اين قرينه اي است كه قبر در داخل خانه بوده، زيرا خانة محقر دختر پيغمبر جاي ساختن اين همه صورت قبر را نداشته است. و نيز روايتي در بحار ديده مي شود كه مسلمانان بامداد شبي كه دختر پيغمبر بجوار حق رفت در بقيع فراهم آمدند و در آنجا صورت چهل قبر تازه ديدند.

مجلسي از دلايل الامامه و او باسناد خود روايتي از امام صادق(ع) آورده است كه بامداد آنروز مي خواسته اند جنازة دختر پيغمبر را از قبر بيرون آورند و بر آن نماز بخوانند و چون با مخالفت و تهديد علي(ع) روبرو شده اند از اين كار چشم پوشيده اند. به هر حال پنهان داشتن قبر دختر پيغمبر ناخشنود بودن او را از كساني چند نشان مي دهد و پيداست كه او مي خواسته است با اين كار آن ناخشنودي را آشكار سازد.