غضب فاطمه زهرا بر ابوبكر
حديث چهلم
هجر فاطمة (ع) لأبي بكر
عن عائشة، أن فاطمة والعباس أتيا أبابكر يلتمسان ميراثهم من رسول اللَّه صلي اللَّه عليه و سلم و هما حينئذ نطلبان أرضه من فدك فقال لهما أبوبكر: سمعت رسول اللَّه صلي اللَّه عليه و سلم يقول:
لا نورث ما تركناه صدقة إنما يأكل آل محمد في هذا المال، واللَّه لا أدع أمرا رأيت رسول اللَّه يصنعه.
قال: فغضبت فاطمة و هجرته و لم تكلمه حتي ماتت فدفنها علي ليلا و لم يؤذن أبابكر.
قالت عائشة: و كال لعلي من الناس وجه في حياة فاطمة، فلما توفيت فاطمة انصرفت وجوه الناس عند ذلك.
حديث چهلم: غضب فاطمه (س) به ابوبكر
... از عايشه نقل شده است گفت:
فاطمه (س) و عباس (عموي پيامبر (ص» نزد أبابكر آمدند و ميراثشان را طلب كردند، آن دو سهم زمين خود را از فدك و خيبر مطالبه مي كردند، ابوبكر به آن دو گفت:
از پيامبر (ص) شنيدم كه مي فرمود: ما چيزي به ارث نمي گذاريم، هر چه مي گذاريم صدقه است. منحصرا آل محمد از اين مال مي خورند (يعني اگر از اين مال بخورند صدقه و بر آل رسول اللَّه حرام است)
به خدا سوگند من به خلاف چيزي كه پيامبر (ص) انجام داد دعوت نمي كنم.
عايشه گفت: فاطمه (س) غضب كرد و از نزد ابابكر رفت و با او سخن نگفت، تا اينكه از دنيا رفت و علي (ع) او را شبانه به خاك سپرد و از ابابكر اجازه نگرفت.
عايشه گفت: علي (ع) در زمان حيات فاطمه (س) نزد مردم وجهه اي داشت، پس چون فاطمه (س) وفات يافت مردم از او برگشتند (نعوذباللَّه).
***