بازگشت

فدك در طول تاريخ اسلام




اين را هم بد نيست در خاتمه ي اين فصل بدانيد كه فدك در طول تاريخ اسلام چند بار به دست صاحبان اصلي خود بازگشته و دوباره غصب شده، و اكنون نيز به صورت باغهاي كوچك و مزارعي در سمت شمال غربي مدينه است [1] ، زيرا همان طور كه اشاره شد پس از ابوبكر عمر كه روي كار آمد آن را به علي (ع) واگذار كرد، و چون معاويه بر سر كار آمد آن را ميان بستگان و فرزندش يزيد تقسيم كرد به اين صورت كه ثلث آن را به مروان بن حكم و يك ثلث به عمر بن عثمان و ثلث ديگر را به يزيد فرزندش داد و تدريجا مروان بن حكم سهم آن دو را نيز گرفت و همگي آن به دست مروان افتاد، و سپس آن را به فرزندش عبدالعزيز داد و او نيز آن را به پسرش عمر بن عبدالعزيز واگذار نمود.

عمر بن عبدالعزيز كه خليفه شد آن را به فرزندان فاطمه بازگردانيد، و پس از وي


يزيد بن عاتكه كه والي مدينه شد آن را به زور گرفت و به فرزندان مروان بازگرداند [2] ، و چون ابوالعباس سفاح- سر سلسله ي بني عباس- زمامدار شد آن را به بني الحسن واگذار كرد، و سپس ابوجعفر منصور كه روي كار آمد و بني الحسن بر ضد او قيام كردند، آن را از آنها گرفت و پس از او پسرش مهدي عباسي دوباره آن را به فرزندان فاطمه بازگردانيد، و دوباره در زمان موسي بن مهدي و پسرش هارون در دست بني عباس قرار گرفت و از فرزندان فاطمه آن را گرفتند، و چون مامون به خلافت رسيد مجددا آن را به فاطميين بازگردانيد، و همچنان بود تا زمان متوكل كه دوباره آن را از فرزندان فاطمه گرفت و به «عبدالله بن عمر بازيار» بخشيد.

ابن ابي الحديد به دنبال ماجراي فدك چنانكه در بالا نقل كرديم مي نويسد: در فدك يازده عدد نخله ي خرما بود كه رسول خدا (ص) آنها را به دست خود غرس كرده بود، و فرزندان فاطمه خرماهاي آن را مي چيدند و وقتي حاجيان به مدينه مي آمدند آنها را به عنوان تبرك به حاجيان هديه مي كردند، و آنان نيز در عوض به ايشان كمك مي نمودند و از اين راه مال بسياري به آنان مي رسيد، اما همين عبدالله بن عمر بازيار مردي را به نام بشران بن ابي اميه ثقفي به مدينه فرستاد تا آن درختها را قطع كرد، و چون شخص مزبور به بصره بازگشت دستهايش فلج شد [3] .

بدين ترتيب فاطمه ي اطهر از همين چند جريب زمين و چند نخله ي خرما بزرگترين استفاده را در راه مبارزه ي با ظلم و بيدادگري در طول تاريخ اسلام نمود و پيوسته عمل ابوبكر مورد ايراد و اشكال واقع مي شد، و بالاخره با همه ي توجيهات و محمل تراشيها نمي توانستند عمل او را مشروع جلوه دهند، و از اين راه ساير اعمال و رفتارشان را نيز نامشروع جلوه داد.



پاورقي

[1] در سفري که در چند ماه پيش به مدينه داشتم، راننده اي برايم تعريف کرد که اخيرا دولت سعودي که متوجه شده بود شيعيان که به مدينه مي روند بدانجا رفته و با ديدن فدک به ياد دختر پيغمبر و مبارزات او مي افتند و اشک مي ريزند دستور داده اطراف فدک را سيم خاردار بکشند و از ورود افراد متفرقه ممانعت به عمل آورند.

[2] در معجم البلدان است که وقتي يزيد بن عبدالملک به خلافت رسيد اين کار را کرد، و ظاهرا يزيد بن عاتکه همان والي و فرماندار يزيد بن عبدالملک بوده که به فرمان او اين عمل را انجام داده است.

[3] شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج 4، ص 81.