بازگشت

كوثر




انديشه توحيدي آهسته، آهسته گسترش مي يافت، هر روز قلبي را تسخير مي كرد، و مي رفت كه اين سير به سرعت، انقلابي ايجاد كند. به پيامبر پيشنهاد مصالحه نمودند، نپذيرفت. اميد مشركان از محمد قطع شد. آنان پيش بيني مي كردند اگر اين حركت همچنان به پيش رود، انقلاب محمدي روزي به پيروزي خواهد رسيد. سردمداران كفر از آن بيم داشتند كه شرافت سردمداري از آنان به خاندان يتيم مكه انتقال يابد.

اما تقدير ظاهر را بنفع آنان تغيير داد. قاسم بزرگترين فرزند رسول خدا مرد، خديجه پسر ديگري براي پيامبر آورد غنچه زندگي او هنوز نشكفته بود كه دست اجل آن را چيد. سران كفر گفتند: محمد ابتر يعني بي دنباله شد [1] .

آنان مست باده غرور شدند كه محمد جانشيني ندارد كه مرامش را بعد از او رهبري كند. اما فرشته وحي پيامي آورد كه پاسخ دندان شكني به آنان محسوب گرديد: «انا اعطيناك الكوثر- فصل لربك و انحر- ان شانئك هو الابتر»: ما بتو كوثر (فاطمه) را عطا كرديم، پس به شكرانه آن در پيشگاه پروردگارت نماز گزار و شتر قرباني كن، كه دشمن تو ابتر و بي دنباله است. رسول خدا هنگام عقد فاطمه براي علي دعا كردند: خداوند پيوندتان را مستحكم گرداند، تلاشتان را


قرين سعادت نمايد، بركتش را بر شما ارزاني دارد و از شما نسلي فراوان و پاك به وجود آورد. [2] .

و پيامبر «ص» اين بشارت را به فاطمه داد كه: يا بنيه انه ليس من نساء العالمين امراه اعظم ذريه منك فلا تكوني ادني امراه صبرا [3] دخترم بين زنان جهان از تو پر نسل تر كسي نيست پس كم صبرترين آنان نباشد.

از اين شجره يازده شاخه روئيد كه هنوز در زير سايه آن شاخه ها متنعميم. [4] .



پاورقي

[1] الدار المنثور ج 8 ص 646- 653 و اخرج ابن سعد و ابن عساکر...

[2] ذخائر العقبي ص 31.

[3] ينابيع الموده ج 2 ص 23

[4] کوثر از کثير گرفته شده يعني زياد، فراوان. در شأن نزول سوره کوثر بين شيعه و سني اختلافي نيست (مراجعه شود به تفسير فخر رازي ج 32 ص 132، الکشاف ج 4 ص 808 و الدار المنثور ج 8 ص 646- 653

اما در معناي کوثر بين مفسرين شيعه و سني اختلاف است، مفسرين سني کوثر را به معناي نهري در بهشت، قرآن، خير دنيا و آخرت و نبوت تفسير کرده اند. اما هيچکدام با پاسخ به مشرکين زيبا به نظر نمي رسد زيرا مشرکين بعد از مرگ پسران پيامبر او را ابتر يعني بي دنباله ناميدند. حال خداوند بايد لطفي در حق محمد «ص» بنمايد که ديگر ابتر نباشد. و هيچکدام از معاني ذکر شده پاسخ منطقي نيست، زيرا نه نهر در بهشت نه خير دنيا و نه قرآن، پيامبر را از بي نسل بودن يا ابتر بودن مبرا نمي کند ولي اگر کوثر را مطابق تفسير اهل بيت به معناي فاطمه بگيريم پاسخ دندان شکني به مشرکان است، پيامبر ابتر نيست او فاطمه را دارد که نسل کثيري از او بوجود مي آيد. و اين بهترين پاسخ است همانگونه که از دعاي پيامبر در هنگام عقد و خبر پيامبر از نسل فاطمه که محدثين سني نقل کرده اند چنين برمي آيد.