بازگشت

كار خانه




باز در مورد فاطمه (ع) و توجه او به كارخانه و كمك به شوهر نوشته اند: روزي رسول خدا (ص) و مسلمانان در مسجد به انتظار آمدن بلال نشسته بودند كه بيايد و اذان بگويد، و برخلاف انتظار بلال آن روز دير آمد و چون پيغمبر خدا (ص) علت دير آمدن بلال را پرسيد در جواب عرض كرد: من از در خانه ي فاطمه عبور كردم ديدم مشغول دستاس آسياست و فرزندش حسن را در كنار دستاس گذارده و گريه مي كرد، من براي كمك به پيش او رفته و گفتم: اي دختر رسول خدا هر كدام يك براي تو راحت تر است آن را به عهده گير و كار ديگر را به من واگذار، يا بچه ات را نگهدارم يا دستاس را بگردانم؟ فاطمه گفت: من نسبت به نگهداري بچه ام مهربانترم، و از اين رو من دستاس را از او گرفته و مشغول آسيا كردن شدم! و همين سبب دير آمدن من شد! رسول خدا (ص) به او فرمود:

«رحمتها رحمك الله»

(خدايت رحمت كند كه به او رحم كردي [1] ).

و حديث ديگري كه ابونعيم (يكي از محدثين اهل سنت) در حليه الاولياء از زهري نقل كرده گويد:

«لقد طحنت فاطمه بنت رسول الله (ص) حتي مجلت يداها و رئي اثر قطب الرحي في يدها» [2] .

(براستي فاطمه دختر پيغمبر خدا (ص) آن قدر دستاس كرد كه دستانش تاول زد و دسته ي دستاس در دست وي اثر گذارد.)

و در حديث مرحوم كليني (ره) نقل شده است كه امام صادق (ع) فرمود:


«كان اميرالمومنين (ع) يحتطب و يستقي و يكنس، و كانت فاطمه (ع) تطحن و تعجن و تخبز».

(وضع خانه ي علي (ع) اين گونه بود، كه اميرالمومنين هيزم فراهم مي كرد و آب مي كشيد و خانه را نظافت مي كرد، و فاطمه (ع) آرد مي كرد و آن را خمير كرده و نان مي پخت. [3] ).


پاورقي

[1] مسند احمد بن حنبل، ج 3، ص 150؛ بحارالانوار، ج 43، ص 76؛ و پس از اين نيز حديثي در اين باره در باب شوهرداري فاطمه (ع) خواهد آمد.

[2] حليه الاوليا، ج 2، ص 41.

[3] بحارالانوار، ج 43، ص 151.