بازگشت

عروس به خانه شوهر مي رود




جشن و شادي در مدينه موج مي زد، بوي عطر فضا را آرايش كرده بود، نيمي از شب گذشته بود، هر چند آنشب خستگي از مدينه رفته بود اما كارها بايد مطابق برنامه پيش برود. «پيامبر (ص) شهباء [1] را آورد، حوله اي بزرگ رويش انداخت، فاطمه (س) را در حالي كه درد و برد خود را پوشانده بود و دو دستبند نقره بر دست داشت [2] بر مركب نشاند، افسار را به دست سلمان داد و خود از جلو حركت كرد، جبرائيل با هزاران فرشته در يك طرف و ميكائيل با هزاران فرشته در طرف ديگر» [3] «هفتاد حوريه اطراف زهرا، زنان پيامبر (ص) پيشاپيش و حمزه و عقيل و جعفر و اهل بيت در حالي كه شمشير از نيام كشيده بودند بدنبال مي رفتند. زنان شعر مي خواندند و فاطمه (س) را به خانه علي (ع) هدايت مي كردند، ام سلمه با صداي بلند مي خواند:


سرن بعون اله جاراتي

و اشكرنه في كل حالات


و اذكرن ما انعم رب العلي

من كشف مكروه و آفات


فقد هدانا بعد كفر و قد

انعشنا رب السماوات


و سرن مع خير النساء الوري

تفدي بعمات و خالات


يا بنت من فضله ذوالعلي

با لوحي منه و الرسالات




زنان همراه، بيت اول را با هم تكرار مي كردند و تكبير مي گفتند.

همسايگانم! به ياري خداوند به پيش. و در هر حالي شاكرش باشيد، نعمتهاي خداوند بزرگ را به ياد آوريد، كه ناخوشيها و آفتها را دور كرد. ما را بعد از كفر به ايمان هدايت كرد. خداوند آسمانها ما را از نابودي نجات داد، با بهترين زنان عالم به پيش. عمه و خاله هايش باد فدايش. اي دختر كسي كه فضل او والاست، وحي از اوست، رسالت از اوست.

سپس عايشه دم گرفت:


يا نسوه استرن بالمعاجر

و اذكرن ما يحسن في المحاضر


و اذكرن رب الناس اذخصنا

بدينه مع كل عبد شاكر


فالحمدلله علي افضاله

والشكر لله العزيز القادر


سرن بها فالله اعطي ذكرها

و خصها منه بطهر طاهر


زنان، بيت اول را تكرار مي كردند و تكبير مي گفتند.

اي زنان! خود را با مقنعه هايتان بپوشيد، و در مجالس از خوبيها سخن بگوييد، ياد كنيد خداوند را كه ما را مخصوص گردانيد به دينش با بندگان شاكر. سپاس بر نيكي هاي خداوند، و شكر بر خداوند عزيز و توانا. با فاطمه (س) به پيش كه خداي نامش را بلند مرتبه گردانيد و به همسري مردي پاك پاك برگزيدش.

آنگاه حفصه سخن را به دست گرفت:




فاطمه (س) خير النساء البشر

و من لها وجه كوجه القمر


فضلك الله علي كل الوري

بفضل من خص بآي الزمر


زوجك الله فتي فاضلا

اعني عليا خير من في الحضر


فسرن جاراتي بها انها

كريمه بنت عظيم الخطر


فاطمه (س) بهترين زنان آدمي است، و كسي است كه رخي چون ماه دارد. خداوند تو را بر همگان برتري داد. به برتري پدري كه مخصوص شد به وحي آيات زمر. خداوند تو، تو را زوج جواني فاضل قرار داد، يعني علي (ع) كه از اهل عالم برتر است. همسايگانم! با فاطمه (س) به پيش، كه او دختري بزرگوار از خانداني بزرگ است. و آخر، معاذه مادر سعد دم گرفت.


اقول قولا فيه ما فيه

واذكر الخير و ابديه


محمد خير بني آدم

ما فيه من كبر ولاتيه


بفضله عرفنا، شرنا

فالله بالخير مجازيه


و نحن مع بنت نبي الهدي

ذي شرف قد مكنت فيه


في ذروه شامخه اصلها

فما اري شيئا يدانيه


سخني خواهم گفت كه در آن هر چه بايد باشد هست. سخنم را با خير و خوبي آغاز مي كنم. محمد بهترين آدميان است، در او نه كبر است و نه گمراهي. با فضل او راه تكامل را يافتيم، خداوند او را پاداشي نيك دهد. ما در ركاب دختر پيامبر هدايتيم، آن صاحب شرفي كه شرافت در او جاي گرفته. او در بلندايي است كه پايه هايش


نيز رفيع است، هيچ چيزي كه به او برسد نمي بينم.

زنان بيت اول را تكرار مي كردند و تكبير سر مي دادند. [4] .

و نيز جبرائيل، ميكائيل و فرشتگان همراه، با پيامبر (ص) تكبير زدند و اينگونه تكبير در مراسم عروسي مسلمانان سنت شد. [5] .

آنگاه وارد خانه شدند، پيامبر (ص) فاطمه (س) را صدا زد و دستش را در دست علي (ع) گذاشت و فرمود: آفرين بر دختر رسول خدا. [6] .


پاورقي

[1] مرکب پيامبر (ص)

[2] الطبقات الکبري ج 8 ص 24

[3] من لا يحضره الفقيه ج 3 ص 253، احقاق الحق ج 10 ص 391

[4] مناقب ج 3 ص 354.

[5] من لا يحضره الفقيه ج 2 ص 253، ينابيع الموده ج 2 ص 22، ذخائر العقبي ص 32، احقاق الحق ج 10 ص 329.

[6] مناقب ج 3 ص 355.