بازگشت

نامگذاري




«پس از تولد نوزاد، خداوند بزرگ فرشته اي را مأمور كرد تا به محمد (ص) نام او را الهام كند آنگاه پدر نام وي را فاطمه (س) نهاد. سپس خداوند به او خطاب كرد كه اي فاطمه! تو را قرين علم گردانيدم و از ناپاكي دورت كردم.» [1] .

خداوند به اين نام بسنده نكرد و نامهاي ديگري كه هر كدام آيينه ي اخلاق، رفتار، منش و شخصيت فاطمه (س) بود برگزيد و وي را بدانها مفتخر نمود. «صديقه، مباركه، طاهره، زكيه، راضيه، مرضيه، محدثه، زهرا» [2] .

البته او به نامهاي ديگري از زبان پدر يا همسر مزين گرديده است:

«... بتول، حصان، حره، سيده، عذرا، حورا، مريم كبري و صديقه


كبري» [3] .

اين اسامي نه بيهوده انتخاب شده است و نه از روي خوشگذراني، بلكه نامهايي است كه هر كدام فلسفه اي دارد.

زهرا:

امام صادق (ع) در مورد اينكه چرا فاطمه، زهرا ناميده شد مي فرمايند «لانها اذا قامت في محرابها زهر نورها لاهل السماء كما تزهر نور الكواكب لاهل الارض» [4] زيرا وقتي در محراب به عبادت برمي خاست براي فرشتگان آسماني نورافشاني مي كرد همانطور كه ستارگان آسمان براي زمينيان نور مي فشانند.

از پيامبر (ص) پرسيدند: چرا به فاطمه، بتول هم گفته شده است؟ فرمودند: «لم ترحمرة قط و لم تحض فان الحيض مكروهة علي بنات الانبيا» [5] فاطمه (س) هرگز خوني (كه معمول زنان است) نديده است و او عادت نشده است زيرا عادت بر دختران پيامبران زيبنده نيست.

عادت نشدن فاطمه (س) تنها ادعاي شيعه نيست بلكه علماي اهل سنت نيز روايات فراواني بر اين ادعا از رسول خدا نقل كرده اند.

ابن حجر هيتمي در «الصواعق المحرقه» [6] و محب الدين طبري


در «ذخائر العقبي» [7] و علامه قندوزي در «ينابيع الموده» [8] و علامه هندي در «كنزل العمال» [9] اين موضوع را روايت كرده اند.

اسماء بنت عميس پرستار زايمان هاي فاطمه (س) از اينكه فاطمه (س) بعد از زايمان خون نفاس نمي بيند متعجب مي شود و موضوع را با پيامبر (ص) مطرح مي كند. پيامبر (ص) مي فرمايند:

«ان فاطمه (س) خلقت حوريه في صورت انسيه» [10] فاطمه (س) حوريه اي است كه به صورت انسان خلق شده است.

فاطمه:

نامي كه توسط خداوند انتخاب شده است و فرشته اي به پيامبر (ص) الهام كرده است و پيامبر (ص) آن را اعلام نموده است. فاطمه (س) از معروف ترين نامهاي دختر پيامبر (ص) است، نامي كه بر بلنداي آسمان و زمين مي درخشد، و كروبيان و ناسوتيان را به وجد مي آورد.

راويان حديث از سني و شيعه بارها و بارها فلسفه نامگذاري دختر محمد (ص) به فاطمه را از قول رسول خدا به قلم كشيده اند، كه فرمود:«انما سميت ابنتي فاطمه (س) لان الله فطمها و محبيها عن


النار» [11] دخترم براي اين فاطمه (س) ناميده شد كه خداوند او و دوستدارانش را از آتش حفظ كرده است.

بي شك اين روايت از متواترات مذاهب اسلامي است كه از راوياني صحابي چون «علي (ع)، سلمان، جابر، ابن عباس و ابي هريره» نقل شده است. [12] .

ابن حجر هيتمي مؤلف «الصواعق المحرقه» كه اين كتاب را در رد شيعه نوشته است چون به اين روايت مي رسد، بر اسب سركش سخن مي نشيند و بر كرانه هاي تشيع مي تازد تا با خيال خام خويش اين درياي مواج را در پشت غبار تعصب پنهان نمايد. غافل از آنكه خورشيد، خورشيد است هر چند در پشت ابرهاي سياه باشد.

وي بعد از نقل اين روايت مي گويد: «رافضه و شيعه كه خداوند چهره اشان را زشت نمايد مپندارند كه دوستداران اهل بيت هستند زيرا آنان در دوستي افراط كردند... و اين گمراهان نادان در مورد علي (ع) و اهل بيت زياده رفتند. پس دوستي آنان ننگ اهل بيت است خداوند آنان را بكشد كه بد مسيري انتخاب كرده اند. طبراني روايت ضعيفي آورده است كه علي (ع) در روزي به بصره آمد و بر انباشته اي از طلا و نقره عبور كرد و فرمود: اي زردها و سفيدها غير از علي (ع) را فريب دهيد، اهل شام را بيالاييد. اين گفتار بر مردم گران


آمد. بانگي برآورد و مردم را فراخواند و فرمود: دوستم محمد (ص) به من فرمود: اي علي، تو به زودي بر خداوند وارد خواهي شد در حالي كه شيعيان تو راضي و مرضي خداوندند و دشمنان تو در حالي كه دستها بر گردن بسته اند نزد خداوند مي آيند. ابن حجر سپس مي گويد: شيعه علي (ع) همان اهل سنت هستند و دشمنان وي همان خوارج و مانند آن هستند نه معاويه و مانندش زيرا آنان اهل تاويل و اجتهادند، لذا معاويه (در جنگ با علي) يك مزد و علي (ع) و يارانش دو پاداش دارند...» [13] .

راستي چه مي شود گفت در مورد كسي كه اين گونه قضاوت مي كند، كسي كه شيعه را دشمن اهل بيت مي داند و براي جنگيدن با علي (ع) اجر و پاداش قائل است!! و براي دفاع از معاويه لايحه اي به نام «تطهير الجنان و اللسان، عن الخطور و التفوه بثلب معاوية بن ابي سفيان» [14] مي نويسد. راستي كه دفاع در مورد ياوه هاي بربافته از هوي چه سخت است.

و قضاوت را به روزي وامي گذاريم كه نداي الهي در آن خواهد پيچيد كه: «اين ذريه فاطمه (س) و شيعتها و محبوها و محبوا ذريتها» [15] كجايند فرزندان فاطمه (س) و شيعيان و دوستدارانش؟ كجايند هواداران فرزندانش؟



پاورقي

[1] اصول کافي ج 1 ص 382 کتاب الحجة باب مولد الزهراء و علل الشرايع باب 142 ص 178 و 179 و الخصال ج 2 ص 414 و امالي صدوق مجلس 86 ص 474 روايت از امام باقر و امام صادق عليهماالسلام مي باشد.

[2] کشف الغمه ج 1 ص 463 روي عن ابي عبدالله (ع)...

[3] ابوجعفر قمي علاوه بر نامهاي قبلي اين اسماء را براي فاطمه (س) ذکر کرده است مناقب ج 3 ص 357.

[4] علل الشرايع باب 143 ص 180

[5] مناقب ج 3 ص 330- علل الشرايع باب 144 ص 181- کشف الغمه ج 1 ص 464

[6] ص 160

[7] ص 44

[8] ج 2 ص 84 عن رسول الله (ص): انما سميت البتول لانها بتلت من الحيض و النفاس لان ذلک عيب من بنات الانبياء

[9] ج 12 ص 109 روايت 34226

[10] کشف الغمه ج 1 ص 463 و ذخائر العقبي ص 44 به همين مضمون نقل کرده است و الصواعق المحرقه: ان النبي (ص) قال: «فاطمه حوراء آدميه لم تحض و لم تطمث... ص 160

[11] الصواعق المحرقه ص 155- کنزل العمال ج 12 ص 109 روايت 34227- ينابيع الموده ج 2 ص 64 و ص 84- کشف الغمه ج 1 ص 463- علل الشرايع باب 142 ص 179 و 178- مناقب ج 3 ص 329

[12] احقاق الحق ج 10 ص 16 تا 23.

[13] الصواعق المحرقه ص 153 تا 155.

[14] اين کتاب به ضميمه الصواعق در مکتبة القاهره به چاپ رسيده است

[15] مناقب ج 3 ص 327 از پيامبر (ص)