فاطمه كيست؟


جلوه زيباي حق شد مصطفي

جلوه اي ديگر علي مرتضي

نور حق تابيده اما بر همه

از رخ ايزد نماي فاطمه

فاطمه زينب گر لولاك بود

باعث خلق همه افلاك بود

فاطمه يك معجزه از احمد است

بهترين جلوه ز نور ايزد است

فاطمه معناي عشق حيدر است

فاطمه بود و نبود مصطفي

مصطفي قرآن و زهرا آيه اش

مصطفي همچون شجر او پايه اش

ام بابا، ريشه و اصل شجر

عالم هستي صدف، زهرا گهر

گوهري يكدانه در بين نقاب

چادرش بر عصمت الله شد حجاب

كوثر طه و جان خاتم است

عاشق رويش خداي عالم است

فاطمه قرآن عشق مصطفي

دين طه گيرد از زهرا صفا

گر نبي دارد نداي سروري

مدعي گرديده بر پيمغمبري

معجزي آورده آن نيكو سرشت

كوثري آورده با بوي بهشت

بوي جنت شمه اي از بوي او

عرش رحمن قطعه اي از كوي او

كوي او برتر ز عرش عرشيان

آرزومند طوافش آسمان

آسمان كز نور او يابد قيام

گشته فرش راه آن دلخسته مام

مام هستي باشد و ام پدر

خلقت عالم كند با يك نظر

يك نظر بنمود و عالم شد پديد

قامتش اما ز بار غم خميد

قد خميده در ميان كوچه ها

مي دود او در قفاي مرتضي

مرتضي با دست بسته در گداز

فاطمه پهلو شكسته در نماز

در نمازش نيلي و خونين جگر

غنچه اش جا مانده پر خون پشت در

پشت در شد سجده گاه فاطمه

عالمي سوزد ز آه فاطمه

فاطمه با ناله واغربتا

پشت در گويد بيا يا مهديا

مهديا اينك به فريادم برس

خون چكد از سينه ام با هر نفس

هر نفس چون قاتل جان مي شود

غم ميان سينه پنهان مي شود

داغ دل گرديده تا روز ابد

از چه رو دشمن به در مي زد لگد

باعث خلق همه نيلي چرا

بر رخت يا فاطمه سيلي چرا