در مصيبت فاطمه


آن شب علي از ظلم اعدا گريه مي كرد

تنها كنار جسم زهرا گريه مي كرد

آن شب به ياد اولين مظلوم عالم

آدم غزل مي خواند و حوا گريه مي كرد

آن شب ز طوفاني كه بر پا كرد ثاني

نوح نبي در قلب دريا گريه مي كرد

آن شب خليل از پرده دل داد مي زد

از داد او در طور، موسي گريه مي كرد

آن شب مسيحا عرش را ماتم سرا كرد

كز ماتم او عرش اعلا گريه مي كرد

آن شب حسن شال عزا بودش به گردن

از بهر مادر شمع آسا گريه مي كرد

آن شب حسين بن علي در شهر حيرت

مبهوت بود و غرق رويا گريه مي كرد

آن شب سراپا محنت و غم بود كلثوم

زينب به حال زار بابا گريه مي كرد

بر پيكر كاهيده و مجروح زهرا

مي ريخت آب اسماء و مولا گريه مي كرد

شاعر
ژوليده نيشابوري