بازگشت

بحث 03





احمدا اول تويي آخر تويي

شهربند بيکران را در تويي


احمدا ذات تو و حيدر يکي است

شهر با دروازه و با در يکي است


تو مدينه علمي و حيدر درست

پس کليد دانش تو حيدر است


يا علي از نفس دون ما را بزن

ذوالفقاري از درون ما را بزن [1] .


پيشوايان پاک و معصومان تابناک، شعاع روشنگري از آفتاب آفريدگار هستي اند که از يک سو جلوه اي زميني همانند ديگر انسانها دارند و از سويي ديگر تجلي خداوند بوده که در لحظه لحظه حياتشان روشناي هدايت نمايان است. آشنايي با نام آنان، همانند نظاره کردن مشعلي شعله ور در تاريکي هاست که پرتوي اندک نصيب انسان مي سازد اما شناخت، معرفت، عشق و ولايت گامهاي سعادتآفرين بعدي است که ما را به مشعلهايي اينچنين نزديک و نزديک تر مي سازد و امروز و فردا و فرداهامان را با زلالي از نور و هدايت آغشته مي سازد، به گونه اي که هيچ گاه غبار غربت و تنهايي بر آينه دلهامان نمي نشيند و هميشه خود را با سرچشمه اي پراميد و لبريز از نشاط متصل مي يابيم. [2] .

... بخش نخست اين نوشتار را با ديدگاههاي فاطمه زهرا عليهاالسلام در باره آفريده برتر الهي، حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم آغاز کرديم و جلوه هاي شخصيتي آن رسول خداوند را در نگاه پاک بانوي آفرينش از نظر گذرانديم. و بخش دوم را به ابعاد عظمت امام امير مومنان(ع) از منظر همسر او اختصاص داديم و به ارزشهاي والاي آن حضرت، صفات همسر بودن و امامت و ولايت علي(ع) پرداختيم.

پيش از شروع فراز بعدي، بخشي ديگر از ابعاد امامت و ولايت علي(ع) را، در نگاه دخت آفتاب، فاطمه زهرا(ع) از نظر مي گذرانيم:

شناخت، معرفت، محبت و ولايت جامع و پوياي پاک بانوي آفرينش نسبت به مقام ولايت امام(ع) نگرشي روشن و تصميمي بنيادين در عرصه هاي مختلف دفاع و حمايت از امامت، به آن حضرت بخشيده بود. به گونه اي که تمامي صحنه ها و لحظه ها را ميدان مبارزه با ستم کيشان و عرصه دفاع از ستم ديدگان مي ديد و اندکي در استمرار مبارزه کوتاهي نمي کرد، از احد کنار تربت پاک حمزه سيدالشهدإ تا آخرين لحظه زندگي و هنگامه بيان وصاياي ضروري با همسر ستمديده خود، در صف اول اين نبرد قرار داشت.

روزي که آن حضرت در کنار قبور شهداي احد حضور داشت، محمود بن لبيد، درخواست دليلي براي امامت علي(ع) کرد فاطمه(ع) فرمود:

(شگفتا به ياد نداريد که پدرم در غدير خم فرمود: علي بهترين کسي است که او را جانشين خود در ميان شما قرار مي دهم، علي امام و خليفه بعد از من است... پدرم رسول خدا رهنمود دادند که مثل امام مثل کعبه است که مردم بايد در اطراف او طواف کنند نه آنکه کعبه دور مردم طواف نمايد.) [3] .

و در واپسين سخنان خود نشان ننگ و نيرنگ بر نام تمامي ستمگران نهاد و تا هميشه، آزادگان جهان را به تعجب، پرسش و فراگيري پاسخ حيرت افروز و معرفتآفرين وادار کرد تا از فلسفه مخفي بودن مراسم تشييع و پنهان بودن تربت پاک آن پاک بانو جويا شوند. حقايقي که در تداوم خط مبارزه منفي بدين گونه در وصيت نامه حضرت آمده است:

(مردمي که عهد و پيمان خدا و پيامبرش را در ولايت و رهبري علي(ع) شکستند و ناديده گرفتند، حق ندارند بر پيکر من نماز بگزارند و آنان که گواهان شاهد مرا علي(ع)، جبرئيل، ميکأيل و ام ايمن را تکذيب کردند، روز ياري و حمايت از ما، در خانه هاي خود خزيدند و دست از ياري ما کشيدند... کساني که به خانه ما هجوم آوردند و با جمعآوري هيزم فراوان و آتش زدن آن خواستند خانه را و ما را که در آن بوديم در آتش بسوزانند، آيا چنين افرادي سزاوار است که بر من نماز بگزارند؟!) [4] اينک صحيفه هاي ديگري از صفات علي(ع) را از نظر زهراي مرضيه(ع) پيش رو قرار مي دهيم:


پاورقي

[1] شرجي آواز، احمد عزيزي، ص18 و 21.

[2] ر.ک: تفسير البرهان، ج2، ص؛56 تفسير صافي، ح2، ص؛262 الميزان، ج8، ص382.

[3] کوکب الدري، ج1، ص؛235 الصراط المستقيم، ج2، ص؛123 احقاق الحق، ج21، ص26 و؛27 غايه المرام، ص96.

[4] بحارالانوار، ج43، ص204 و؛207 کشف الغمه، ج1، ص؛494 علل الشرايع، ج1، ص؛176 بيت الاحزان، ص113.