بازگشت

محرم كوثر


همراهي فضه با حضرت فاطمه (س) در آن شرايط بحراني تا به آنجا رسيدکه جزء معدود محرمان حرم وي شد او باب حضرت فاطمه (س) بود [1] و ارتباط زنان ديگر باحضرت توسط وي صورت مي گرفت از اين روي فضه از دروني ترين اسرار اهل بيت مي توانست مطلع شود و به اين ترتيب استوارتر از ديگران در راه حقيقت گام بنهد تا به آنجا مقام محرميت وي پيش رفت که امام صادق (ع) فرمود: اميرمومنان فرمود:

وقتي از مرقد پيامبر برگشتيم به من ناله کرد. به سويش رفتم و گفتم: چرا شکوه مي کني؟ او از خوابي که ديده بود مرا مطلع کرد و به خدا و رسول خدا از من عهدگرفت که وقتي وفات کرد غير از ام سلمه (همسر رسول الله) ام ايمن، فضه و از مردان غير از دو پسرش، عبدالله بن عباس، سلمان فارسي، عمار ياسر، مقداد، ابوذر و حذيفه کسي از آن مطلع نباشد. [2] .

عشق او به فاطمه تا حدي بود که وقتي نامش را مي شنيد اشک از چشمانش بي اختيارسرازير مي شد. به اين جهت وقتي ورقه بن عبدالله نام فاطمه را برد سيلاب اشک برگونه هاي فضه جاري شد و گفت اي ورقه بن عبدالله حزن ساکن مرا به هيجان آوردي ومصيبت و دردهاي دلم را که در قلبم پوشيده بود، آشکار کردي. [3] .

هميشه ميل قلبي و رضايت خاطر اين بزرگوار را بقدر امکان بر ميل و رضاي خودترجيح مي داد. [4] .


پاورقي

[1] ملاهاشم خراساني از مصباح کفهمي نقل مي کند که فضه باب حضرت فاطمه بود،منتخب التواريخ،ص 116.

[2] «قال اميرالمؤمنين (ع): فلما انتبهت من مرقدها صاحت بي فاتيتها فضلت لها: ما تشتکين فخبرتني بخبر الروياثم اخذت علي عهد الله و رسوله انها اذا توفيت لااعلم احدا الا ام سلمه زوج رسول الله و ام ايمن و فضه و من الرجال ابنيها وعبدالله بن عباس و سلمان الفارسي و عمار بن ياسر و المقداد و ابوذر و حذيفه ». بحارالانوار، ج 43، ص 208 و ج 81، ص 310، ح 30؛ دلائل الامامه طبرسي، ص 44؛مستدرک الوسايل، ج 2، ص 186.

[3] رياحين الشيعه، ج 2، ص 317.

[4] همان، ص 314.