بازگشت

خاطره ديدار رسول


عبدالله پسر جعفر مي گويد: روزي را که رسول خدا (ص) به نزد مادرم آمد به خاطر دارم. او دست بر سر من و برادرم کشيد و در همان حال اشک به روي محاسنش مي چکيد و مي فرمود: «اللهم ان جعفر قد قدم اليک الي احسن الثواب فاخلفه من ذريته باحسن ما خلفت احدا من عبادک في ذريته »: خدايا، جعفر در پي بهترين پاداش به سوي تو آمد. و فرزندان او را با بهترين شيوه اي که بستگان بندگانت را حفظ مي کني محافظت فرما.

آنگاه فرمود: اي اسماء،آيا به توبشارتي بدهم؟ مادرم گفت: آري اي رسول خدا (ص) پدر و مادرم فدايت باد! فرمود: خداوند دو بال به جعفر داده است که با آنها در بهشت سير کند.