بازگشت

سالهاي فراق از خورشيد رسالت


رواياتي که نحوه زندگي مهاجران حبشه را ترسيم مي کند، برخي به وضعيت خوب و گاه ايده آل آن سرزمين براي مسلمانان اشاره دارد، مانند فرموده پيامبر (ص) که حبشه را سرزمين سودمند دانسته بود. و سخن ام سلمه (همسر ابي سلمه که بعدها به افتخار همسري پيامبر دست يافت) که مي گفت: وقتي به حبشه رسيديم با نجاشي همچون بهترين همسايه بوديم. او به دين ما گرويد و ما بدون اينکه اذيت شويم يا چيزي بشنويم خدا را عبادت مي کرديم.

و شعر عبدالله بن حرث که گفت:

هر يک از بندگان خدا در مکه مغلوب شد ما سرزمين خدا را گسترده يافتيم انسانها را از ذلت و خواري نجات مي دهد و به ذلت زندگي و مرگ همراه با عار صبر نکنيد.

از طرف ديگر بانو اسماء بنت عميس در پاسخ طعنه يکي از صحابه مي گويد: شما با رسول خدا بوديد. او گرسنه هايتان را سير و نادانهايتان را راهنمايي مي کرد و ما [به لطف پروردگار از رنج آفريني شما] دور افتاده بوديم...

سياست جديد قريشيان جامعه را به دو گروه معارض هم تقسيم کرد. با توجه به بنيانهاي به ظاهر مستحکم مشرکان از نظر سابقه تاريخي و تعصبهاي قومي و نژادي، گمان مي رفت که بزودي بساط دعوت جديد برچيده شود.

حقيقت اين است که محيط حبشه نسبت به جو پر خفقان و فشار مکه که کانون تشنج بود محيطي آرام به نظر مي رسيد. علاوه بر اينکه وجود پادشاه عادل آن، ميزان امنيت و عدالت اجتماعي و سياسي را تا حد درخور ملاحظه افزايش مي داد. اما عوامل مخالف که در ارکان حکومت هم دست داشتند با تشنج آفريني موجبات نگراني مهاجران را فراهم مي ساختند. از جمله زماني که نمايندگان قريش به قصد استرداد مهاجران به نزد نجاشي آمدند. غالب وزيران وي با سفيران قريش هماواز خواستار بازگرداندن مهاجران شدند. همچنين وقتي نجاشي سخن قرآن را در مورد عيسي بن مريم زبان جعفر شنيد و در مقابل آن سر تسليم فرود آورد و بر اثر تاثر فراوان گريست. کينه توزيها عليه جعفر - خصوصا در ميان درباريان که از سوي گروه قريش تطميع شده بودند - پديد آمد. ام سلمه از واقعيات فوق چنين پرده برمي دارد: زماني که هداياي قريش به کشيشان مؤثر افتاد آنان پس از اسلام آوردن نجاشي با همدستي برخي رجال منطقه عليه وي شوريدند. به خدا سوگند هرگز اندوهي سنگين تر از آن نديديم که خبر شورش عليه نجاشي به ما رسيد؛ از بيم آنکه مبادا آنها بر نجاشي غلبه کنند و در نتيجه مردي بر سر کار آيد که، همانند نجاشي که حقانيت ما را درک مي کرد با ما رفتار نکند. به همين دليل مسلمانان هميشه آرزوي پيروزي نجاشي بر دشمنانش را داشتند.

وجود جو ستيز عليه مسلمانان و پيامبر را مي توان در رفتار نجاشي دوم به طور محسوس مشاهده کرد که به محض رسيدن نامه پيامبر آن را از هم دريد و کمال بي احترامي را به آن نوشته ابراز داشت.

از سويي آنان به سبب مهاجر بودنشان از داشتن زمين و سرمايه اوليه محروم مي گشتند. بر اساس نوشته تاريخ نگاران نجاشي اول شخصي را به خانه جعفر بن ابيطالب فرستاد تا از وضع زندگاني وي گزارش بدهد و او نتيجه تحقيقات خود را چنين بيان کرد: جعفر در شدت فقر و بر روي خاک مي نشيند و در منزل فرش او تنها خاک است.»

به هر روي اسماء مدت پانزده سال (از سال پنجم بعثت تا هفتم بعد از هجرت) بدين گونه زندگي مي گذراند و به موجب اينکه همسرش نمايندگي پيامبر (ص) را بر عهده داشت اي بسا مورد رجوع زنان مهاجر بوده است.