بازگشت

فاطمه در محاصره اقتصادي


يکسال از عمر نازنين در دانه پيامبر عليه السلام سپرري شده بود که پيامبر

عليه السلام و اصحاب او، به دليل فشارهاي روحي و شکنجه هاي کفار بر مسلمانان و تصميم سران کفار بر قتل پيامبر عليه السلام، تصميم بر ترک مکه گرفته و به دره اي بيرون از مکه در محلي که به آن شعب ابي طالب مي گفتند، حرکت کردند. فاطمه عليها السلام رشد و نماي خود را در تنگناي شعب سپري نمود. او مي ديد که خويشان ابوطالب و دوستداران پدر و روزها پيرامون او و شبها تا صبح از خيمه پدر حراست مي نمودند. وقتي که کودکان هم سن او در ناز و نوازش و رفاه بودند، او بر روي ريگهاي داغ بيابان مکه راه مي رفت و در سختي و رنج بزرگ مي شد. نگامي که او را از شير مادر گرفتند، نه تنها غذا مخصوصي برايش نبود، بکله خوراک معمولي هم يافت نمي شد. فاطمه عليها السلام پايان دوران شيرخوارگي، راه رفتن، سخن گفتن، و آداب ابتدايي زندگي را به همراه پدر و مادر و ديگران مسلمانان به مدت سه سال دوشوارترين شرايط در شعب ابي طالب گذارند. هنوز گرد و غبار مشکلات و سختيهاي دوران شعب از رخسار رسول خدا و فاطمه عليها السلام زايل نشده بود که خديجه در سن شصت و پنج سالگي به سختي بيمار شد. خديجه از اين بيماري بر نخاست و فاطمه را که پنج سال بيش نداشت با پدر گراميش تنها گذاشت. آن سال به جهت فوت ابوطالب و خديجه سال غم و اندوه نام گرفت