بازگشت

نگاهي به زيارات بانوي بزرگ اسلام


در اينجا مناسب است که نگاهي نيز به زيارتنامه هاي آن حضرت بيندازيم، براي آن حضرت چند زيارتنامه ذکر کرده اند که به بعضي از آنها اشاره مي شود. يکي همان زيارتنامه معروفي است که با جمله; اَلسلامُ عَلَيْکِ يا مُمْتَحَنَةُ امتَحَنَکِ الّذي خَلَقَکِ قَبْلَ ان يَخْلُقَکِ....

اين زيارتنامه داراي سند است، و شيخ مفيد، شيخ طوسي، شيخ حرّ عاملي و علامه مجلسي و بعديها نيز آن را ذکر نموده اند.

در اين زيارتنامه کوتاه و مختصر جملاتي دالّ بر شهادت و يا شکستن پهلو و... وجود ندارد، و گويا اين زيارتنامه به نظر شيخ صدوق در من لايحضره الفقيه نرسيده و از اين جهت آن را نياورده است.

ديگر زيارتنامه مختصري است که شيخ مفيد در کتاب المزار مي آورد و بخشي از آن چنين است: اَلسّلامُ عَلَيْکَ يا رَسولَ اللّه (صلي الله عليه وآله وسلم)اَلسّلام عَلي اِبْنَتِکَ الصّديقةِ الطاهِرَة اَلسّلامُ عَلَيْکِ يا فاطِمَةُ يا سيدَةُ نِساءِالعالَمين، ايتّها البَتؤول الشَّهيّدة اَلطاهِرَة، لَعَنَ اللّهُ مانِعَکِ اِرثَکِ و دافِعَکِ عَنْ حقّک....

کفعمي در بلدالامين و مجلسي در بحارالانوار نيز آن را آورده اند.

در زيارتنامه سوّم که شيخ طوسي مي فرمايد اصحاب ما آن را در مقام زيارت آن حضرت مي خوانند اين جملات آمده است اَلسُّلامُ عَلَيْکِ يا بِنْتَ رَسولِ اللّه... اَلسَّلامَ عَلَيْکِ اَيَّتُها الصِديقَّةُ الشَهيْدَة... اَلسَّلامُ عَلَيْکِ

ايَتُّها المُضْطَهَدَةُ المَقْهُورَة...

شيخ طوسي اين زيارت را از شيخ صدوق گرفته است و متن آن از منشأت خود صدوق است. صدوق مي گويد پس از آنکه پشت به قبله و روي به جانب بيت فاطمه نمودم چنين گفتم: السلام عليک... و در پايان مي افزايد: من در احاديث زيارتنامه اي براي حضرت فاطمه نيافتم، پس مي پسندم براي مراجعه کننده به کتابم آنچه را که براي خودم مي پسندم.

در زيارتنامه چهارم که مجلسي و ديگران آن را از سيد بن طاووس از کتاب مصباح الزائر او نقل مي کنند در فرازي از آن چنين آمده است:

... اَلسَّلامُ عَلَي البَتُولةِ الشَهيدَة... اَلسَّلامُ عَلَيْکِ ايّتُهَاالمُمْتَحَنَة اَلسَّلامُ عَلَيْکِ ايَّتُهَا المَظْلُومَةُ الصّابِرَة لَعَنَ اللّهُ مَنْ مَنَعَکِ حَقَّکِ وَ دَفَعَکِ عَن اِرْثِکْ وَ لَعَنَ اللّهُ مَنْ ظَلَمَکِ وَ أعْنَتَکِ وَ غَصَّصَکِ بِريْقِکِ وَ أَدْخَلَ الذُّلَ بَيْتَکِ...

در اين زيارتها شهيدة را به معناي گواه و الگو گرفتن و آن را همانند بتول، راضيه، مرضيه از القاب آن حضرت قرار دادن خلاف ظاهر است.زيرا شهيد به معناي کسي که در ميدان جنگ و يا مظلومانه کشته شود در لسان پيامبر و ائمه (عليه السلام) بکار رفته، و در صدر اسلام يک اصطلاح رايجي بوده است.

بنابراين اطلاق شهيدة به آن حضرت به اين معنا است که آن حضرت مظلومانه به خاطر آسيبي که به او رسيده بود وفات کرد. وانگهي ما در ميان اسماء و القابي که از زبان پيامبر اسلام و ائمه اطهار براي آن بانوي بزرگوار ذکر شده لقبي به نام شهيدة (به معناي شاهد و الگو) نمي يابيم، تا بگوييم شهيدة به همين معنا در زيارت نامه ها منظور است، بلکه اين لقب نيز مثل صابرة، ممتحنة، مظلومة و مضطهدة و... به خاطر آسيب مهاجمين به آن حضرت، که منتهي به رحلت او گرديد بعداً به او داده شده است.

در زيارتنامه پنجم که مرحوم مجلسي و محدّث قمي آن را از سيّد بن طاووس متوفّاي 664 نقل نموده اند جملاتي به صورت صريح بر شکستن پهلو و کشتن فرزندش محسن و غصب کردن حق وي دلالت مي کند.

... وَ صَلِّ عَلَي الْبَتولِ الطاهِرَةْ، الصِديْقَةِ المَعْصُومَة، التَقيّةِ النَّقيَّة، الرَضيّة المَرْضيَّة، الزَکيَّةِ الرَشيْدَة، المَظْلُومَةِ الْمَقْهُورَة، المَغصوبَةِ حَقُّها المَمْنُوعَةِ اِرْثُها، المَکْسُورَةِ ضِلْعُها، المَظْلُومِ بَعْلُها المَقْتُولِ وَلَدُها...

البتّه علامه مجلسي تصريح مي کند که سند اين زيارت به نظرش نرسيده است، ولي اکثر محدّثين شيعه اين زيارت را در کتاب دعا و زياراتشان آورده اند.

اين حاکي از آن است که محتوي اين زيارت مورد قبول و باور علماي شيعه بوده است و اگر اين ظلم و ستمها بر آن حضرت واقع نشده بود خواندن اين زيارتنامه با توجّه به اينکه زيارت يک عمل عبادي است مشروع و جايز نمي بود.

درنتيجه از نظر علماي شيعه، مسأله در حدّ تهديد به احراق پايان نمي يابد بلکه مأمورين خليفه به خانه ريختند و در اين رهگذر به فاطمه زهرا (س) آسيب و صدمه رسانيدند به گونه اي که فرزندي را که در رحم داشت، ساقط کرد، و از صدمات آن به بستر مريضي افتاد و در آن کسالت رحلت کرد.

به تصريح مرحوم شيخ الطائفه در تلخيص الشافي اين مسأله نزد شيعه معروف و بلاخلاف است.