بازگشت

ويژگيها




فاطمه اطهر (عليهاالسلام)، محبوبترين مردم نزد پدر بزرگوارش بود، و شبيه ترين خلق به حضرتش در کلام و سخن شمرده مي شد. چون راه مي رفت، رسول خدا (صلي الله عليه و آله) گوئي حيات مجدد مي يافت. [1] .

ترمذي، به اسناد خود از جميع بن عمير روايت نموده که گفت: «بر عايشه وارد شدم و پرسيدم: چه کسي از مردم نزد رسول خدا (صلي الله عليه و آله) محبوبتر بود؟ گفت: فاطمه (سلام الله عليها). گفتم: از مردان؟ گفت: همسرش (علي عليه السلام)؛ که من او را جز روزه دار شب زنده دار


نديدم.» [2] .

اين روايت را ابن حجر عسقلاني متوفي 852 نيز روايت مي کند.

همچنين ابن حجر، به اسناد خود از ابوبريده از پدرش نقل مي نمايد که گفت:

«محبوبترين مردم نزد رسول خدا، از زنان فاطمه و از مردان علي بن ابي طالب (عليهماالسلام) بود.» [3] .

اين روايت را ترمذي [4] ، نسائي [5] ، ابن عبدالبر [6] و حاکم [7] نقل کرده اند.

محب الدين طبري، متوفي سال 694، گويد: ابوسعيد در کتاب «شرف النبوه» نقل نموده که رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به علي (عليه السلام) فرمود: «به تو، سه چيز داده شده که هيچ کس- حتي من- برخوردار از آنها نيست: پدر عيالي چون من داري که کسي هم پايه ي من نيست؛ همسري مثل دخترم در اختيار داري که من همانند او را ندارم؛ (فرزنداني همچون) حسن و حسين (عليهماالسلام) از نسل تو پديد آمده اند، که از صلب من آفريده نشده اند؛ اما من از شما هستم و شما از من.» [8] .

و ترمذي به اسناد خود از ابن بريده از پدرش نقل نموده که گفت: «محبوبترين زنان نزد رسول خدا (صلي الله عليه و آله)، فاطمه بود و از مردان


علي (عليهماالسلام).» [9] و [10]

صديقه طاهره (سلام الله عليها) شبيه ترين مردم در سيره و شيوه و نشستن و برخاستن و ره سپردن به حضرت رسالت پناه (صلي الله عليه و آله) بود، و از او راستگوتر مشاهده نشد. احمد بن حنبل، به سند خود از انس بن مالک نقل نموده که گفت: «کسي به سان حسن بن علي و فاطمه (عليهم السلام) شبيه حضرت پيغمبر (صلي الله عليه و آله) نبود.» [11] .

ترمذي به اسناد خود از عايشه نقل کرده است: «کسي را نديدم که در سيره و روش و نشست و برخاست، همانند فاطمه (سلام الله عليها) دختر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به آن حضرت شبيه باشد. چون او نزد پيامبر مي رفت، برايش برمي خاست. و او را مي بوسيد و در جاي خود مي نشاند. به همين ترتيب پيامبر نيز چون بر او وارد مي شد، فاطمه (سلام الله عليها) از جا برمي خاست و پدرش را مي بوسيد و او را در جاي خود مي نشاند.» [12] .


اين حديث را ابوداود در باب «ما جاء في القيام» [13] و حاکم [14] و بخاري [15] نقل کرده اند. همچنين حاکم به اسناد خود از عايشه نقل کرده که گفت: «کسي را نديدم که در کلام و سخن، همانند فاطمه (سلام الله عليها) به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) شبيه باشد. چون او بر پدرش وارد مي شد، به او خوش آمد مي گفت، و برايش برمي خاست، و دستش را مي گرفت و مي بوسيد، و او را در جاي خود مي نشاند.» حاکم گويد: اين حديث طبق موازين شيخين (بخاري و مسلم» صحيح است. [16] .

روايت فوق را بخاري [17] ، ابوعمر عبدالبر [18] و بيهقي [19] نقل کرده اند.

ابونعيم اصفهاني، متوفي سال 430 به سند خود از عمر و بن دينار و او از عايشه نقل کرده که گفت: «کسي را راستگوتر از فاطمه، غير از پدرش نديدم.» [20] .

ابن حجر عسقلاني به اسناد خود از عايشه دختر طلحه از عايشه دختر ابي بکر روايت کرده است که گفت: «کسي را نديدم که در کلام و سخن، شبيه تر از فاطمه به رسول خدا باشد. چون بر پدر وارد مي شد، برمي خاست و او را مي بوسيد و به او خوش آمد مي گفت. کما اينکه فاطمه (عليهاالسلام) نيز با پدر بزرگوارش چنين مي نمود.»


ابن حجر به اسناد ديگر از عباده از عايشه روايت مي کند: «کسي را راستگوتر از فاطمه غير از پدرش نديدم.» [21] .

همچنين ابن حجر، به هنگام ذکر اوصاف فاطمه دختر حمزه ي سيد الشهداء به اسناد خود از علي (عليه السلام) نقل مي کند که فرمود: «پارچه ي ديبايي به حضور پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم هديه داده شد. آن حضرت فرمود: آن را مقنعه اي در بين فواطم [22] قرار مي دهم. پس آن را چهار قسمت نمودند و ميان فاطمه دختر رسول خدا، فاطمه ي بنت اسد، فاطمه ي بنت حمزه، و ديگري- که نام نبرده اند- تقسيم ساختند.» [23] همچنين حاکم نيشابوري، از عايشه نقل مي کند، که گفت: «کسي را مانند فاطمه نديدم که در کلام و سخن شبيه پيامبر خدا باشد. چون او بر پدرش وارد مي شد، برايش برمي خاست و مي بوسيدش و به او خوش آمد مي گفت و او را در جاي خود مي نشاند. چون رسول خدا (صلي الله عليه و آله) نيز بر او وارد مي شد، فاطمه براي حضرتش برمي خاست و به استقبال پدر مي رفت و دستش را مي بوسيد.» حاکم اين روايت را طبق شرايط بخاري و مسلم صحيح مي داند. [24] همچنين از مستدرک حاکم روايتي در اين باره گذشت [25] که آن را به شرط شيخين صحيح دانسته و ذهبي نيز به صحت آن اقرار کرده است. [26] .


از احاديث وارده بيانگر اين است که صديقه ي کبري (سلام الله عليها) محبوبترين مردم نزد پدر گرامش بود، روايتي است که ابن اثير به سند خود از اميرالمؤمنين (عليه السلام) نقل مي کند که فرمود: «از رسول خدا پرسيدم: کداميک از ما نزد ششما محبوبتريم: من يا فاطمه؟ فرمود: فاطمه نزد من محبوبتر از تو است، و تو نيز عزيز از او نزد من هستي». [27] .

احمد بن شعيب نسائي، متوفي سال 303، به سند خود از راوي نقل کرده که گفت: شنيدم علي (عليه السلام) بالاي منبر کوفه مي فرمود: «من فاطمه را از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) خواستگاري نمودم، و او دخترش را را به عقد من درآورد. گفتم: اي رسول خدا، من نزد شما محبوبترم يا او؟ فرمود او نزد من محبوبتر است و تو عزيزتر.» [28] اين حديث را متقي هندي ذکر نموده و گويد طبراني از ابوهريره چنين روايت کرده است. [29] همچنين مناوي، حديث را با ذکر صحت آن نقل مي نمايد. [30] همچنين، مناوي در کتاب ديگر خود، و ابن حجر هيثمي آن را نقل کرده و گويند: طبراني آن را در «اوسط» از ابوهريره روايت کرده است. [31] .


همچنين متقي هندي و مناوي به اسناد خود گويند: رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به فاطمه (عليهاالسلام) فرمود: «دخترم! تو برخوردار از دلسوزي فرزند (يا احتمالا پدر) هستي، و علي از تو نزد من عزيرتر است.»

اين روايت طبراني از ابن عباس است. [32] و [33] .

ابن اثير به سن خود از ابوهاشم خادم رسول خدا (صلي الله عليه و آله) نقل مي کند که گفت: «مادرم کنيز حضرت پيغمبر بود. ايشان پدر و مادرم را آزاد ساخت. روزي رسول خدا از مسجد آمد، و مشاهده نمود که علي و فاطمه خفته اند و آفتاب بر آنان پرتو افکنده است. پس بالاي سرشان نشست و عباي خيبري خود را بر آنان افکند و سه بار فرمود: برخيزيد: اي محبوبترين افراد باديه نشين و شهرنشين (نزد من)!»

ابن اثير گويد: ابوموسي آن را روايت مي نمايد. [34] .

محب الدين طبري به اسناد خود از عايشه باز مي گويد: «از مردان: مردي مانند او (علي عليه السلام): و از زنان، زني مانند همسر او (فاطمه عليهاالسلام) را نزد رسول خدا (صلي الله عليه و آله) محبوبتر نديدم.»

طبري گويد: اين روايت را مخلص و حافظ دمشقي (در کتب خود) آورده اند. [35] .

ابن سعد، به اسناد خود از ابن عباس نقل نموده که گفت: «چون رقيه


دختر پيامبر درگذشت پيامبر فرمود: به سلف ما عثمان بن مظعون ملحق شو. پس زنان بر رقيه گريستند- تا آنجا که گويد:- فاطمه، در کنار قبر، جنب پدر بزرگوارش نشست و به گريستن پرداخت. رسول خدا با گوشه ي لباس خود اشکهايش را پاک مي کرد.» [36] .

زمخشري به اسناد خود نقل مي نمايد که رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمود: «فاطمه مايه ي سرور قلب من است، و پسرانش ميوه ي دلم مي باشند شوهرش نور چشمم است و امامان از نسلش امينان پروردگار من و ريسمان کشيده شده بين او و خلقش مي باشند. هر که به آنان تمسک جست، نجات يافت و هر که روي برگرداند، هلاک گشت.»

ابن اثير از ابن عباس روايت کرده که گفت: «چون رسول خدا (صلي الله عليه و آله) از سفر بازگشت، دخترش فاطمه را مي بوسيد.» [37] .

اين روايت را ابن حجر هيثمي از طبراني در «اوسط» نقل کرده و راويانش موثق مي باشند. [38] همچنين محب الدين طبري آن را ياد کرده و گويد: ابن سري آن را روايت نموده است. [39] .

متقي هندي از عايشه روايت مي کند که گفت: «پيامبر (صلي الله عليه و آله) بسيار فاطمه را مي بوسيد.» [40] .

اين حديث را ابن عساکر نيز آورده است.

مناوي گويد: «آن حضرت، همچنين دهان دخترش را بسيار مي بوسيد.» [41] .


ابن هجر همانند احمد بن حنبل و ديگران، روايت کرده اند که: «روزي رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فاطمه (عليهاالسلام) را ياد نمود و سه مرتبه فرمود: پدرش فدايش! پدرش فدايش! پدرش فدايش! [42] .


پاورقي

[1] درباره فضائل حضرت فاطمه زهرا- صلوات الله عليها- علماي اهل سنت، کتب متعددي نوشته اند. از جمله:

1- تحرير النقول في مناقب امنا حواء و فاطمه البتول، تاليف ابن صباغ مالکي (784- 855)، که نسخه ي از آن به شماره ي 1927 در کتابخانه ي ملي پاريس موجود است. (تراثنا، سال اول، شماره دوم، ص 56)

2- الثغور الباسمه في مناقب السيده فاطمه- حافظه- سيوطي (متوفي 911)- نسخه هاي متعددي از اين رساله موجود است، که برخي از آنها در نشريه ي تراثنا، سال اول، شماره سوم، ص 44 ذکر شده است.

[2] صحيح ترمذي 320:2.

[3] الاصابه 365:4.

[4] صحيح ترمذي 319:2.

[5] خصائص نسائي /29.

[6] الاستيعاب 351:2.

[7] مستدرک الصحيحين

[8] الرياض النضره 202:2.

[9] صحيح ترمذي 319:2.

[10] روايات فراواني به اين مضمون وارد شده که بخشي از آنها، از مصادر ذيل آمده است:

1- عوالم العلوم، ج 11، ص 60- 58.

2- احقاق الحق ج 10 ص 172- 167: فاطمه، محبوبترين مردم نزد پيامبر بود.

3- احقاق الحق ج 10 ص 173- 172 و ج 17 ص 316- 315:

محبوبترين زنان به نزد پيامبر، فاطمه بود و محبوبترين مردان، علي (عليهم السلام).

4- احقاق الحق ج 10 ص 182- 176 و ج 19 ص 98- 96:

فاطمه، محبوب ترين فرد خاندان پيامبر نزد پيامبر بود.

5- در کتاب سليم بن قيس، چاپ نجف، ص 174- 172، روايت شد که روزي اميرالمؤمنين (عليه السلام) بر فراز منبر، برخي از احاديث جعلي عمرو عاص را ذکر فرمود، از جمله اين حديث که پيامبر فرمود: «عايشه محبوبترين زنان و ابوبکر محبوبترين مردان نزد من هستند»!

حضرت امير (عليه السلام) درهمين خطبه، پاسخ عمرو عاص را داد، و فرمود: «بخدا قسم، عمرو عاص در اين گفته اش در مورد عايشه و پدرش، هيچ چيزي را نمي جويد جز رضاي معاويه را. و بتحقيق، که رضاي او را- به بهاي خشم خدا- بدست آورده است.»

[11] مسند احمد 164:3.

[12] صحيح ترمذي 319:2.

[13] صحيح ابوداوود 223:3.

[14] مستدرک الصحيحين 172:4.

[15] ادب المفرد /136.

[16] مستدرک 154:3.

[17] الادب المفرد /141.

[18] الاستيعاب 751:2.

[19] سنن بيهقي 101:7.

[20] حيله الاولياء 41:2.

[21] الاصابه 365:4.

[22] فواطم، جمع فاطمه است- مترجم.

[23] الاصابه 400:4.

[24] مستدرک الصحيحين 160:3.

[25] ج 3 ص 153.

[26] درباره ي احاديث شباهت فاطمه به پيامبر- صلي الله عليه و آله- مراجعه شود به:

1- احقاق الحق ج 10 ص 256- 246 و ج 19 ص 17- 14.

2- فضائل الخمسه ج 3 ص 159- 157.

و درباره ي رواياتي که دلالت دارد که پيامبر اکرم، حضرتش را مي بوسيد، و اکرام و تعظيم مي فرمود مراجعه شود به:

1- عوالم العلوم ج 11 ص 64- 60.

2- احقاق الحق ج 10 ص 187- 185 و ج 19 ص 102- 101.

[27] اسدالغابه 522:5.

[28] خصائص /37.

[29] کنز العمال 219:6.

[30] فيض القدير 422:4.

[31] کنوزالحقايق /96. مجمع الزوائد 173:9.

[32] کنزالعمال 159:6. کنوزالحقائق /184.

[33] احاديث، به مضمون «فاطمه احب الي رسول الله و علي اعز عنده» بسيار است. مراجعه شود به:

1- احقاق الحق ج 3 ص 456- 454، ج 7 ص 17- 10 ص 175- 174، ج 14 ص 610- 603، ج 17 ص 104- 101، ج 19 ص 100- 99.

2- فصائل الخمسه ج 2 ص 219- 217.

[34] اسد الغابه 314:5.

[35] الرياض النضره 161:2.

[36] طبقات ابن سعد 161:8.

[37] اسد الغابه 522:5.

[38] مجمع الزوائد 42:8.

[39] ذخائر العقبي /36.

[40] کنز العمال 111:7.

[41] فيض القدير 176:5.

[42] صوعق المحرقه /109.