بازگشت

علي به خواستگاري مي رود




پاسخ قاطع پيامبر (ص) همه اميدها را درهم شکست، همگان دريافتند که اين ستاره بر بام کسي جز علي (ع) فرود نخواهد آمد. گرچه از آغاز هم روشن بود که غير از علي (ع) کسي شايستگي همسري زهرا را ندارد، لکن ارزيابي غلط ارزشها و تهيدستي علي (ع) آتش طمع را در دلها شعله ور ساخته بود. و چه مي دانيم شايد حکمت الهي بر اين تعلق گرفته که قدرها آشکار آشکار گردد.

ابوبکر و عمر و عده اي از انصار نزد علي (ع) آمدند و او را براي خواستگاري فاطمه (س) ترغيب کردند. [1] اصرار دوستان، علي (ع)


را براي خواستگاري تشويق کرد و علي (ع) تصميم نهايي را گرفت. ماجرا را اينگونه از قول علي (ع) گزارش داده اند «به رسول خدا وارد شدم و او را با جلال و جبروتي خاص يافتم. چون به نزدش نشستم زبانم بند آمد، به خدا قسم قدرت سخن گفتن نداشتم، رسول خدا پرسيد:

- براي کاري آمده اي؟ حاجتي داري؟

- سکوت همه وجودم را گرفته بود.

پيامبر (ص): براي کاري آمده اي؟ حاجتي داري؟

- باز هم سکوت

پيامبر (ص): شايد براي خواستگاري فاطمه (س) آمده اي؟

علي: «آري اي رسول خدا» [2] .

پيامبر (ص): خداوند تو را وسعت دهد و خوش آمدي.

علي (ع) بلند شد و خارج شد، گروهي از انصار بيرون منتظر خبر بودند پرسيدند چه شد؟ فرمود: پيامبر (ص) فقط گفتند: مرحبا و اهلا، انصار گفتند: اين جواب کافي است، هم به تو اهل داد و هم وسعت بخشيد». [3] .


پاورقي

[1] در بيشتر روايات ابوبکر و عمر را اولين ترغيب کننده ذکر کرده اند و در بعضي روايات عده اي از انصار را و ظاهرا همگي در تشويق علي (ع) نقش داشته اند

[2] کنزل العمال ج 13 ص 682 حديث 37751- ذخائر العقبي ص 27.

[3] الصواعق المحرقه ص 166.