بازگشت

انما هي طعمه اطعمينها الله في حياتي




فتوح البلدان: 38. شرح ابن ابي الحديد: 16/ 218. کنزل العمال: 3/ 130. تاريخ المدينه

المنوره: 1/ 198.

دليل ديگري که خليفه اول به آن تمسک مي کند، روايتي است که مي گويد: از پيامبر شنيدم که فرمود:

«فدک رزقي است که خداوند به من در طول زندگي عطاء کرده است و هر گاه از دنيا رفتم مال مسلمين خواهد شد.»

در اين روايت خليفه قبول مي کند که فدک را خداوند به پيامبر


عنايت کرده و مال پيامبر است، تنها چيزي که هست هر گاه پيامبر از دنيا رفت، فدک مال مسلمين خواهد شد.

تناقض گوئي؛ در روايت قبل، خليفه مي گويد: مال پيامبر نيست. در اينجا مي گويد: فدک مال پيامبر است. و هر دو را نيز نسبت به پيامبر مي دهد، کداميک از اين نسبتها درست و صحيح و کدام غير واقعي است؟ و کدام کلام را پيامبر فرموده است؟!

و اگر اضطراب در نقل، موجب ضعف روايت شود، تناقض گوئي در نقل، چگونه موجب ضعف نخواهد شد؟ و آيا به ذهن نمي آيد که هيچيک از اين دو کلام، از پيامبر نباشد...؟!