بازگشت

نظر صاحب پرتوي از قرآن




«مرحوم طالقاني» در کتاب تفسير خود مي نويسد: «همين کوثر از مجراي توارث خون و تربيت خاص در وجود امامان و ذرّيه ي پاک رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم جريان يافت و موجب تکثير نسل او و هدايت خلق گرديد.

به همين جهت است که از يگانه دختر اطهرش، با آن همه دشمن ها و کشتارها، فرزنداني با ايمان و غيور پديد آمدند و براي هدايت و نجات خلق به هر سو پراکنده شدند و منشأ فيض و هدايت خلق در هر زمان گرديدند.

کفر پيشگان و ديگر دشمنان رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم، چون خود را نيرومند مي دانستند و دعوت و شريعت او را مخالفت با عقايد عرب و ملل دنيا ديدند، اميدوار بودند و پيش بيني مي کردند که دعوت و نام آن حضرت، چندان نمي پايد و از ميان مي رود و بعد از آن که پسران آن حضرت (قاسم و عبدالله در مکه و ابراهيم در مدينه) در اوان طفوليت از دنيا رفتند، اين اميد و آرزوي دشمنان، بيشتر شد تا آنجا که بعضي


فرومايگان گستاخ آنها مانند «عاص بن وائل» با لحني سرزنش آميز و ناسزاگونه آن حضرت را ابتر مي ناميدند.

اين آيه، برعکس اميد و آرزوي آن کوته بينان فرومايه، با پيش بيني مؤکد اعلام مي دارد که: ابتر آنان هستند که کينه و دشمني با دارنده کوثر در دل دارنده ي، نه دارنده کوثر.» [1] .


پاورقي

[1] تفسير پرتوي از قرآن، جزء سي ام، ص 277- 280.