بازگشت

شرمندگي فاطمه از همسرش




از ابوسيعد خُدري نقل شده: روزي حضرت علي (ع) گرسنه شد و به حضور فاطمه (س) آمد و گفت: اي فاطمه! آيا طعامي در نزد شما هست تا بخورم.

فاطمه (س) عرض کرد: نه، سوگند به خدائي که پدرم را به مقام نبوت گرامي داشت، و تو را به مقام وصايت اکرام نمود، چيزي از غذا در نزد من نيست، و دو روز است غذا نداريم که اگر چيزي از غذا وجود داشت، تو را بر خودم و بر پسرانم حسن و حسين (ع) مقدّم مي داشتم.

علي (ع) فرمود: اي فاطمه! جرا به من خبر ندادي تا غذائي براي شما تهيّه کنم؟

فاطمه (س) گفت:

يا اَبَا الْحَسَنِ اِنّيِ لَاَسْتَحْيِي مِنْ اِلهِي اَنْ اُکَلِّفَ نَفْسَکَ مالا تَقْدِرُ عَلَيْهِ.

: «اي ابوالحسن! من از خدايم شرم مي کنم که ترا به چيزي که قدرت بر آن نداري تکليف کنم».