بازگشت

نشان دادن مظلوميت




فاطمه عليهاالسلام نمي خواست آنچه را که بر او رفته بود از مردم مخفي دارد- برعکس اصرار داشت که مردم دريابند و بفهمند بر او چه مي گذرد. در تمام مدت پس از وفات رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله تا دم مرگ خود حقايق را علني کرد و به افشاي عمل نارواي خصم پرداخت. حضورش در جامعه و مسجد، سخنانش در عيادت ديگران از او، همه حکايت از اين وقايع دارند.

اينکه فاطمه عليهاالسلام به دنبال بلال مي فرستند که پس از مرگ پدر بيايد و يکبار ديگر اذان بگويد خود مدعي اعلان مظلوميت است و مي خواهد به همه بفهماند که بر او چه مي گذرد. اينکه روزهاي دوشنبه و پنجشنبه مي رود و بر مزار شهيدان حاضر مي شود و صحنه ها را بيان مي کند که اينجا محل استقرار پيامبر بود، آنجا محل شهادت حمزه، آنجا... [1] همه و همه نوعي عرضه وضعيت را نشان مي دهد.

و اينکه فاطمه عليهاالسلام مي گريد و گريه اي بلند و آشکارا دارد و يا به خانه شهدا مي رود و با آنها سخن مي گويد [2] حکايت از اعلام وضعيت دارد که مردم بدانند که او در چه شرايط و موقعيت است و فکر نکنند فاطمه عليهاالسلام از شرايط موجود راضي است و به اوضاعي که پديد آورده رضايت دارد. کار و برنامه خود را انجام مي دهد و نارضائي خود را هم اعلام مي دارد.


پاورقي

[1] کافي به نقل از امام صادق عليه السلام.

[2] انساب الاشراف ص 318.