بازگشت

ازدواج نور با نور




زهراي اطهر به سن بلوغ ظاهري رسيد، اگر چه بلوغ در فاطمه مفهوم نداشت زيرا خلقت نوري زهرا عليهاالسلام که هزاران سال قبل از خلقت عالم و آدم بود و کمال حقيقي را داشت، ديگر رشد و بلوغ اينجا معنا نداشت، و حتّي خلقت جسمي فاطمه عليهاالسلام نيز چنين بود. مگر نه اين است که تصحيح و تکميل عقيده و اصول دين پس از بلوغ هر انسان الزامي است و قبل از بلوغ در توان يک کودک نيست و لااقّل الزامي نيست.

ولي ديدي که گفتيم شهادتين که اساس عقيده و ريشه ي اصول دين است فاطمه عليهاالسلام، در لحظات اول تولّد بر زبان جاري کرد!!

مگر کسي در رحم مادر سخن گفته، ولي ديديم فاطمه صديقه عليهاالسلام در رحم با مادرش مأنوس بود و دلداري مي داد و با او سخن مي گفت!!

بهرحال در روزهاي اوّل نه سالگي سيدة النسا خواستگارانش به حضور پيامبر صلي اللَّه عليه و آله شرفياب شدند که از جمله آنان ابوبکر و عمر بود، و اگر کساني هم نيامدند، در خود اين لياقت و جرأت را نمي ديدند که به خواستگاري خاتون کبريا و انسيّه ي حورا بروند.


پيامبر اکرم صلي اللَّه عليه و آله به همه ي آنان با جمله ي امر فاطمه با خدا است جواب منفي مي داد.

حالا خواستگار حقيقي و همتا و کفو فاطمه عليهاالسلام به خواستگاري آمده ولي از حجب و حيا روي سخن گفتن ندارد. پس از پرسش پيامبر اکرم صلي اللَّه عليه و آله خواسته اش را اظهار کرد، و جواب مثبت شنيد، چون کفو فاطمه عليهاالسلام بود، و جبرئيل هم از طرف خدا خبر داده بود، که اگر علي عليه السلام را نيافريده بودم، براي فاطمه عليهاالسلام از آدم و هر که بعد از آدم است، تا روز قيامت کفوي نبود.

وقتي پيامبر صلي اللَّه عليه و آله خواستگاري علي را به فاطمه عليهاالسلام مطرح کرد، فاطمه عليهاالسلام سکوت کرد. پيامبر صلي اللَّه عليه و آله برخاست و گفت: اللّه اکبر، سکوت فاطمه به معناي رضاي او است.

مراسم خواستگاري به پايان رسيد، و عقد ازدواج قبل از آنکه در مسجد رسول الله صلي اللَّه عليه و آله خوانده شود، در آسمانها از طرف پروردگار بوسيله ي فرشتگان خوانده شد، و برنامه ي زفاف و عروسي برقرا شد.

حالا، سيدة النّسا عروس نه ساله را به خانه ي اميرالمؤمنين عليه السلام مي برند. من نمي گويم اين عروسي با عروسي هاي ديگر مزايائي دارد، بلکه مي گويم اصلاً سنخيّت ندارد. عروسي که براي تجليلش خاتم المرسلين در پيشاپيش او، و جبرئيل طرف راست و ميکائيل طرف چپ، و هفتاد هزار فرشته پشت سر او حرکت مي کنند و آن شب را تا صبح تسبيح و تقديس خدا مي کنند، و عقدش را فرشتگان خدا در عالم بالا مي خوانند،


و نثار عروس به وسيله درخت طوبي در بهشت درّ و ياقوت و برات آزادي دوستان حضرت از آتش است، چگونه مي شود با عروسي بشر عادي قياس شود.

تاريخ ازدواج ظاهري از نظر اينکه براي ما معلوم شود در اوّل يا ششم ذي الحجة گفته اند، ولي در حقيقت سالها قبل قضيّه تمام شده و در لوح محفوظ ثبت شده بود،مگر فاطمه عليهاالسلام در لحظات اول تولّد بعد از شهادت به وحدانيّت و رسالت نگفت: شهادت مي دهم که شوهرم سيد اوصيا است؟ هنوز فاطمه عليهاالسلام يک روزه نشده علي عليه السلام را همسر خود مي خواند!

از مراسم شگفت اين ازدواج و عروسي، جهازيّه ي اين عروس است، که خاطره و گفتن و شنيدنش گريه آور و خنده آور است.

اينک من تعداد و چگونگي آنرا شرح مي دهم.

پيامبر اکرم صلي اللَّه عليه و آله وقتي مهر طلب کرد علي عليه السلام زره خود را فروخت، و قيمت آنرا خدمت رسول الله صلي اللَّه عليه و آله تقديم کرد.

پيامبر اکرم صلي اللَّه عليه و آله يک مشت از آن پولها را به کسي داد و فرمود: براي فاطمه عطر تهيّه کن، و دو مشت از پولها به ديگري داد و فرمود: براي فاطمه لباس و وسائل منزل خريداري کن.

معلوم است به آن مبلغ اندي چه مقدار لباس و اثاث خريداري مي شود.

جهازيّه اي که خريداري شد عبارت بود از:

1- پيراهن براي فاطمه عليهاالسلام به هفت درهم.

2- مقنعه به چهار درهم.

3- قطيفه ي مشکي خيبري.


4- تختي بافته از ليف خرما.

5- دو عدد تشک مصري، داخل يکي از ليف خرما، و ديگري از پشم گوسفند.

6- چهار عدد بالش طائفي که از نوعي گياه پر شده بود.

7- پرده ي پشمي.

8- حصير هجري.

9 - آسياب دستي.

10- ظرف مسي براي خضاب.

11- ظرف آب پوستي.

12- ظرف شير.

13- مشک آب.

14- ظرف وضو و طهارت که قيراندود شده بود.

15- ظرف سفالين بزرگ سبز رنگ دسته دار.

راستي وقتي اثاث خانه ي دختر سفير خدا و پيامبر اسلام صلي اللَّه عليه و آله را ظرفهاي گلي و پوستي و فرش و رختخوابش را حصير و ليف خرما تشکيل مي دهد، انسان متحير مي شود. نمي داند به اين خوشحال شود و بخندد يا گريه کند.

فقط آنچه ما درک مي کنيم آن است که وقتي که اينها به پيامبر صلي اللَّه عليه و آله عرضه شد، رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله اين اثاث را با دست زير و رو مي کرد، و مي فرمود: خدا برکت بدهد به اهل اين خانه، و دعاي پيامبر صلي اللَّه عليه و آله مستجاب شد.

حالا جهازيّه و اثاث البيت به خانه ي علي عليه السلام منتقل شده، و


منتظر زفاف و انتقال عروس از خانه ي پدر، به خانه ي همسر است.

اطاق امّ اسلمه را زينت کردند، و حجله ي عروس و داماد قرار دادند.

پيامبر اکرم صلي اللَّه عليه و آله به اميرالمؤمنين عليه السلام پيشنهاد وليمه کرد و فرمود: گوشت و نان وليمه با من است، تو هم خرما و روغن آماده کن.

وقتي وسائل آماده شد، پيامبر صلي اللَّه عليه و آله خودش آستين را بالا زده و خرما و روغن را کاملاً بهم مخلوط کرد و آنگاه گوسفند فربهي را ذبح نمود، و نان زيادي پخت، و بعد به علي عليه السلام فرمود: هر که را مي خواهي دعوت کن.

علي عليه السلام به مسجد آمد و بر جاي بلندي بالا رفت و صدا زد: دعوت وليمه ي فاطمه عليهاالسلام را بپذيريد.

مردم گروه گروه مي آمدند بطوري که احتمال مي رفت غذا کم بيايد. رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله فرمود: من دعا مي کنم، خدا برکت مي دهد.

در وليمه ي عروسي علي و فاطمه عليهاالسلام بيش از چهار هزار نفر غذا خوردند و رفتند، و به برکت دعاي پيامبر صلي اللَّه عليه و آله از غذائي که تهيه شده بود هيچ کم نشد.

وقتي که مراسم وليمه به پايان رسيد، پيامبر اکرم صلي اللَّه عليه و آله به امّ اسلمه فرمود: اينک فاطمه عليهاالسلام را بياور.

زهرا عليهاالسلام دامنش به زمين کشيده مي شد و از حيا عرق مي ريخت.

وقتي که فاطمه عليهاالسلام مقابل رسول الله صلي اللَّه عليه و آله ايستاد، حضرت


پرده از صورت فاطمه عليهاالسلام کنار زد و علي عليه السلام جمال همسرش را ديد. آنگاه پيامبر صلي اللَّه عليه و آله دست فاطمه عليهاالسلام را گرفت، و بر کف علي نهاد و فرمود: دختر رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله بر تو مبارک باشد، يا علي، فاطمه همسر خوبي است.

بعد رو به فاطمه عليهاالسلام کرد و فرمود: علي شوهر خوبي است.

در اين هنگام رسول الله صلي اللَّه عليه و آله تشريف آورد و پشت در ايستاده فرمود: چه کسي اينجا است؟ عرض کرديم، يا رسول الله بفرمائيد. پيامبر صلي اللَّه عليه و آله وارد منزل شد و فاطمه عليهاالسلام در يک طرف او نشست.

بعد رسول الله صلي اللَّه عليه و آله فرمود: يا فاطمه آب بياور. فاطمه عليهاالسلام ظرفي را پر از آب کرد خدمت پيامبر صلي اللَّه عليه و آله آورد. حضرت مقداري از آب مضمضه کرد، و داخل ظرف آب ريخت، بعد قدري از آن آب بر سر و قدري بين دو کتف فاطمه عليهاالسلام ريخت.

آنگاه گفت: بار الها، اين دختر من و محبوب ترين مردم نزد من است. بار الها، اين برادرم و محبوب ترين مردم نزد من است. بار الها، عليّ را ولّي خود قرار بده و اهل بيتش را بر او مباري کن.

سپس فرمود: يا علي نزد همسرت برو، خداوند براي تو مبارک کند، و رحمت و برکات خدا بر شما باد.

مراسم زفاف و عروسي به پايان رسيد، و اين ازدواج به برکت دعاي پيامبر صلي اللَّه عليه و آله آن چنان با برکت و با ميمنت شد که فرزندان بسيار از نسل آنان به وجود آمد، که خير و برکاتشان شرق و غرب عالم را پر کرد. از اين وصلت با سه فرزند پسر امام حسن و امام حسين و حضرت محسن عليهم السلام و دو دختر زينب و


امّ کلثوم عليهماالسلام بر جهانيان منّت گذاشتند، و همه اين برکات در نه سال همسري علي و فاطمه عليهاالسلام بود و بسيار جاي تأسف است که فاطمه عليهاالسلام را در سنّ کم در جواني کشتند وگرنه عالم از برکات زهرا عليهاالسلام بيش از اين برخوردار مي شد.