قضاوت در بهترين خط
روزي حضرت فاطمه زهراء عليها السلام مشغول انجام کارهاي منزل بود و دو فرزند عزيزش حسن و حسين عليهما السلام خطّي را نوشته بودند و هر يک ادّعا مي کرد، که خطّ من بهتر و زيباتر است.
پس جهت قضاوت نزد مادرشان آمدند و از او خواستند تا نظر دهد که خطّ کدام يک بهتر و زيباتر مي باشد.
ولي حضرت زهراء عليها السلام براي آن که هيچ کدام را ناراحت نکند اظهار داشت: از پدرتان سؤال نمائيد.
و چون حسن و حسين عليهما السلام موضوع را براي پدرشان عرضه داشتند، او نيز نخواست که يکي از آن دو عزيز را ناراحت و مأيوس نمايد، به همين جهت فرمود: برويد و از جدّتان رسول خدا سؤال نمائيد.
لذا آن دو عزيز، نزد رسول خدا صلي اللّه عليه و آله آمدند وخطّشان را نشان دادند، همچنين حضرت فرمود: من نيز قضاوت نکنم تا آن که با جبرئيل مشورت نمايم.
همين که جبرئيل عليه السلام بر حضرت رسول وارد شد و در جريان موضوع قرار گرفت، اظهار داشت: بايستي از خداوند سبحان نظر خواهي کنم، و در نهايت خداي مهربان خطاب نمود: بايد مادرشان نظر دهد و قضاوت نمايد.
به همين جهت، حضرت زهراء عليها السلام گردنبند مرواريد خود را از گردن در آورد و نخ آن را پاره نمود و دانه هايش را بر زمين ريخت و سپس به فرندانش خطاب نمود و اظهار داشت: هر کدام از شما دانه هاي بيشتري بردارد خطّ او بهتر است.
و هر يک به طور مساوي از دانه هاي مرواريد برداشت و در نهايت هيچ کدام ناراحت و غمگين نگشتند و خطّ هر دو خوب و زيبا تشخيص داده شد. [1] .
پاورقي
[1] بحارالا نوار: ج 43، ص 309، س 5، ضمن ح 72.